• وبلاگ : روزهاي نو
  • يادداشت : خاطره ي پسرک
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    عززززيزم...چه بامزه نوشته

    سلام

    گرچه خيلي با تاخير بايد ببخشيد

    لينک شديد

    پاسخ

    سلام
    تشکر
    + زينب سادات 
    دوباره خوندم و دوباره خندم گرفت به مادرخدابيامرز!!
    پاسخ

    بازم خوبه که ميگه" خدا بيامرز"و چيز ديگه اي نميگه
    + زينب سادات 

    واااااااااااااااااااااااااااااااي

    محشر نوشته!

    فقط چرا براي اون موقع نوشته که تو نباشي!

    اي خدااااااااااا!

    باورم نمي شه نوشته ي طاها باشه. خيلي عاليه.

    حتما دنبال استعداد نويسندگي ش باش. جدي ها!

    پاسخ

    اگه کانون پرورش فکري کلاس داشته باشه مي فرستمش
    آخه چه بامزه خاطره نويسي رو هم شروع کرده ميتوني بهش بگي از الان که خوب نوشتنو ياد گرفته خاطراتشو تو يه دفتر بنويسه و نگه داره تا بزرگ شد بخونه اين استعدادشو تقويت کن شايد در آينده نويسنده شد
    پاسخ

    اتفاقاًنويسندگي رو هم خيلي دوست داره